اقتصاد اروپا میان «چکش آمریکا» و «سندان چین»

یک اندیشکده با ارایه تحلیلی از شرایط اقتصادی اروپا، نوشت: رهبران این قاره اگر می‌خواهند قدرت تجاری خود را حفظ کنند، باید از درگیری هم‌زمان با واشنگتن و پکن پرهیز کرده و تمرکز خود را بر منافع واقعی و ظرفیت‌های درونی خود بگذارند؛ چراکه نتیجه وضع جاری سردرگمی و تحقیر و خطر واقعی آن است که اروپا میان «چکش آمریکایی» و «سندان چینی» له شود.

به گزارش تحریریه، ایرنا به نقل از اندیشکده «مرکز اصلاحات اروپایی»، سیاست تجارت جهانی اکنون زیر سلطه رقابت قدرت‌های بزرگ قرار گرفته و اروپا را در فشار قرار داده است. اتحادیه اروپا ناچار است با ایالات متحده سازگار شود، در برابر چین بایستد و خطرات ناشی از وابستگی به هر دو را کاهش دهد.

در سال گذشته، اتحادیه اروپا در حوزه سیاست تجاری سالی سخت را پشت سر گذاشت. از یک‌سو، آمریکا، بزرگ‌ترین شریک تجاری و تضمین‌کننده امنیت اروپا، این اتحادیه را وادار به امضای توافقی ناعادلانه کرد که در آن ایالات متحده ۱۵ درصد تعرفه بر بیشتر کالاهای اروپایی وضع کرد، در حالی‌که اتحادیه اروپا همه تعرفه‌ها بر کالاهای صنعتی آمریکایی را برداشت.

از سوی دیگر، صادرات چین، که از طریق یارانه‌های مستقیم و غیرمستقیم گسترده و مدل اقتصادی مبتنی بر تولید حداکثری حمایت می‌شود، تولیدکنندگان اروپایی را در صنایع کلیدی مانند خودروسازی به چالش کشیده و حتی از آن‌ها پیشی گرفته است. هم‌زمان، پکن از تسلط خود بر عناصر نادر خاکی و بخش‌های راهبردی دیگر برای امتیازگیری در منازعات تجاری استفاده می‌کند.

این تحولات نه در رفتار محافظه‌کارانه جدید آمریکا و نه در رفتار اقتصادی چین پدیده‌ای تازه نیستند. اتحادیه اروپا پیش‌تر در دوره اول ریاست‌جمهوری ترامپ طعم سیاست تجاری او را چشیده و بازگشت تعرفه‌های بیشتر امری قابل پیش‌بینی بود. همچنین چین از سال ۲۰۱۰ در برابر ژاپن از محدودیت‌های صادراتی به‌عنوان اهرم فشار استفاده کرده است.

اتحادیه اروپا برای مقابله با این تهدیدها، سازوکارهایی ایجاد کرده است. از سال ۲۰۱۱ فهرست مواد خام حیاتی را نگه داشته و سال گذشته «قانون مواد خام حیاتی» (CRMA) را برای تقویت تأمین داخلی عناصر استراتژیک تصویب کرد. در ۲۰۲۳ نیز ابزار ضد اجبار (ACI) موسوم به «بازوکا تجاری» را به تصویب رساند تا در صورت فشار از سوی چین یا آمریکا، بتواند محدودیت‌های سرمایه‌گذاری، تجاری و مالکیت فکری را اعمال کند.

با این حال، هنگام رویارویی واقعی با فشارهای آمریکا و چین، اتحادیه نتوانست از ابزار ضد اجبار (ACI) استفاده کند و ادعای «پاسدار نظم تجاری جهانی» بودنش توخالی از آب درآمد. ماجرای شرکت نیمه‌هادی «نکسپریا» در هلند نمونه‌ای روشن است: دولت هلند، تحت فشار آمریکا، کنترل شرکت را به‌دست گرفت تا از انتقال فناوری به چین جلوگیری کند؛ در واکنش، پکن صادرات تراشه‌های نکسپریا را از چین ممنوع کرد، تصمیمی که صنعت خودروسازی اروپا را در آستانه بحران قرار داد.

در همین حال، خود اتحادیه اروپا نیز کاملاً به اصول نظم مبتنی بر قانون وفادار نمانده است. تصمیمات تازه درباره فولاد که به افزایش تعرفه‌ها برای مقابله با مازاد جهانی تولید منجر می‌شود، اگرچه طبق ماده ۲۸ قوانین سازمان تجارت جهانی (WTO) قابل توجیه است، اما با تعهدات اتحادیه در توافق‌نامه‌های آزاد تجاری‌اش از جمله با بریتانیا، سوئیس، ژاپن و کانادا تضاد دارد.

نتیجه این وضعیت، نوعی سردرگمی و تحقیر است و خطر واقعی آنکه اروپا میان «چکش آمریکایی» و «سندان چینی» له شود. برای پرهیز از چنین سرنوشتی، اتحادیه باید سه درس کلیدی را از سال ۲۰۲۵ بیاموزد:

درس اول: اتحادیه اروپا آماده جنگ تجاری با آمریکا نیست

در گذشته، اروپا و آمریکا در منازعات تجاری تقریباً هم‌تراز بودند. اما عقب‌نشینی تحقیرآمیز «فون در لاین» رئیس کمیسیون اروپا در تورنبری، جایی که او تنها ۶ ماه پس از آغاز دولت ترامپ تعرفه ۱۵ درصدی را پذیرفت، سه دلیل داشت:
۱. وابستگی امنیتی دیرینه اروپا به آمریکا از جنگ جهانی دوم تاکنون به ویژه با بحران اوکراین، تشدید شده است.
۲. رکود اقتصادی اروپا و وابستگی شدید به صادرات به‌ویژه به بازار آمریکا که بیش از ۲۰ درصد صادرات اتحادیه را جذب می‌کند.
۳. ناتوانی سیاسی اروپا در به‌کارگیری ابزار ضد اجبار (ACI)، چون دولت‌های عضو به کمیسیون اروپا در برخورد قاطع با آمریکا اعتماد ندارند.

در نتیجه، اروپا باید بپذیرد که در اقتصاد نیز همانند دفاع، شریک کوچک‌تر در روابط فراآتلانتیک است، وضعیتی که تنها با اصلاحات ساختاری و استقلال اقتصادی می‌تواند تغییر کند.

درس دوم: اتحادیه اروپا نمی‌تواند میان آمریکا و چین بی‌طرف بماند

اگرچه سیاست‌های تجاری ترامپ پرتنش است، اما تهدید بلندمدت‌تر از جانب چین می‌آید. صادرات اروپا به چین رو به کاهش است در حالی که واردات از چین پیوسته افزایش یافته است. مدل اقتصادی چین که انتقال منابع از مصرف‌کنندگان به تولیدکنندگان است، مزیت رقابتی ناعادلانه‌ای ایجاد کرده است و با اجبار شرکت‌های خارجی به واگذاری فناوری یا داده، امنیت اقتصادی اروپا را تهدید می‌کند.

اروپا ممکن است از ترامپ و رویکردش ناخشنود باشد، اما نمی‌تواند از درگیری آمریکا و چین کنار بایستد. روابط اقتصادی، امنیتی و فرهنگی اروپا با ایالات متحده بسیار عمیق‌تر و پایدارتر از چین است؛ از این‌رو در هر انتخابی، اروپا ناگزیر در کنار واشنگتن قرار خواهد گرفت و منطقی هم هست.

درس سوم: جهانی فراتر از آمریکا و چین وجود دارد

کمتر از ۳۰ درصد صادرات اروپا به آمریکا و چین می‌رود، در حالی که بیش از ۷۰ درصد آن به سایر کشورها صادر می‌شود. آینده تجارت اروپا در تنوع‌بخشی است؛ تقویت روابط با کشورهای آمریکای جنوبی (مرکوسور)، اندونزی، هند و نیز همسایگان نزدیک همچون بریتانیا، سوئیس، ترکیه و کشورهای مدیترانه.

اروپا اگر می‌خواهد قدرت تجاری خود را حفظ کند، باید از درگیری هم‌زمان با دو ابرقدرت پرهیز کرده و تمرکز خود را بر منافع واقعی و ظرفیت‌های درونی بگذارد. موفقیت آینده اروپا نه در رقابت با آمریکا و چین، بلکه در گسترش روابط با سایر اقتصادهای نوظهور و تقویت پیوندهای منطقه‌ای‌اش نهفته است.

پایان/

۲۸ آبان ۱۴۰۴ - ۲۰:۰۰
کد خبر: 33911

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 6 + 3 =